برخی اصطلاحات رایج در نامه های اداری
دستورهای کوتاه (پاراف) :
در عرف اداری دستوراتی است که در قالب عبارات یا جملات کوتاهی توسط مدیران و سرپرستان در حاشیه نوشته های اداری خطاب به واحدها و افراد نوشته می شود.
به این دستورها «پی نوشت» و «هامش نویسی» هم گفته می شود.
مثال:
– با سلام و احترام / لطفا اقدام لازم مبذول فرمایید. / سپاس
– مراتب جهت بررسی به دایره مالی / با احترام
– آقای… لطفا اقدام فرمایید.
– اقدام شود.
– موافقم، اقدام کنید.
– گزارش شود.
– فوری اقدام لازم انجام شود.
اعلام
اعلام، به معنای ”آگاهانیدن” و ”آگاه کردن” و ”شناساندن” است و با افعال ”میدارد” و ”مینماید” و ”میکند” و ”میشود” و ”میگردد” بهکار میرود. ”اعلام نظر” هم زمانی بهکار میرود که فرستنده برای اجرای کار، نیاز به نظر مشورتی شخص ثانوی دارد و با ذکر آن از مخاطب یا مقام بالاتر نظرخواهی میکند.
ایفاد
ایفاد در لغت به معنای فرستادن و روانه کردن است.
مثال:
بدینوسیله یک نسخه … مربوط به …. جهت هرگونه اقدام لازم ایفاد می گردد.
مقتضی
معانی :
۱. درخور، مناسب، شایسته
۲. حاجت، ضرورت، لزوم
۳. سبب، موجب، علت
۴.تقاضاکننده؛ خواهان
مقتضی دانستن = ۱ – شایسته دانستن . ۲ – لازم دانستن (مثال : هر موقع شهربانی مقتضی بداند دوچرخه های کرایه را معاینه خواهد نمود . )
اقدام مقتضی = مجموعه فرمان هایی است در مو
رد کارهای خاص ، لازم ، قانونی و ضروری که در حیطه اختیارات مسئول ذیربط قرار دارد .
مثال :
– لذا خواهشمند است دستور فرمایید اقدام مقتضی در این خصوص مبذول نمایند.
– خواهشمند است دستورات مقتضی صادر فرمائید.
– بدینوسیله پیرو مذاکرات تلفنی بعمل آمده با جنابعالی خواهشمند است وقت ملاقاتی جهت مدیر عامل این شرکت در وقت مقتضی جهت ارایه و معرفی حضوری منظور فرمایید.
– نظر به اینکه اینجانب در روز … تاریخ … جهت ملاقات با همکاران عزیز درسالن جلسات شرکت حضور خواهم داشت لذا خواهشمند است به نحو مقتضی مراتب به اطلاع کلیه کارکنان محترم رسیده تا درصورت تمایل به سالن جلسات مراجعه نمایند.
– خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به ارسال تائیدیه به این شرکت اقدام مقتضی معمول فرمایند.
– مقتضی است جهت حضور نماینده محترم آن شرکت در جلسه هماهنگی لازم انجام و اسامی ایشان به این امور اعلام گردد.
– لذا خواهشمند است درخصوص حضور اعضای تیم جناب آقایان تام و جری دستورات مقتضی را صادر فرمایید.
مبذول
مبذول = بخشیده شده، خرج شده، مصرف شده.
مبذول فرمایید = فرمان دهید
مبذول داشتن = دادن ، بخشیدن، عنایت کردن، به کار بردن.
مبذول فرمودن = مبذول کردن = بخشیدن، دادن، واگذار کردن
مثال :
– خواهشمند است با توجه به … مساعدت لازم مبذول فرمایید.
– لذا خواهشمند است درصورت صلاحدید با تقاضای بنده موافقت فرموده و دستورات لازم را در این خصوص مبذول فرمایید.
– لذا خواهشمندم مساعدت لازم مبذول و دستورات لازم را صادر فرمایید.
– خواهشمند است در این خصوص عنایت لازم مبذول فرمایید.
– خواهشمند است دستور فرمایید بمنظور برگزاری جلسه در تاریخ … برای بررسی موارد کاری و مباحثه فنی بررسی و اقدام لازم مبذول و نتیجه را جهت هماهنگی های لازم به این امور اعلام فرمایند.
پی نوشت
به معنای ”پایین نوشته شده” میباشد. به مطالبی که در پایین کاغذ و نامه می آید گفته می شود . پی نوشت بطور معمول برای نوشتن دستور اجرا به کار می رود که در حقیقت ” هامش ” نامه است .
هامش
واژهای است عربی و در لغت به معنای حاشیه و مرز. در اصطلاح اداری مترادف با ”پی نوشت” و ”حاشیه” است و به مطالبی که در حاشیه نامه نوشته می شود گفته میشود.
پیوست
هر مدرکی که همراه نامه فرستاده می شود پیوست نام دارد.
رونوشت
عبارت است از نسخه برداری یا کپی برداری از نامه اصلی . اگر نامه ای اداری دارای سه رونوشت برای سه جای مختلف باشد ، آن نامه در پنج نسخه تایپ می شود که سه نسخه برای آن سه مقصد مشخص و یک نسخه از رونوشت نیز برای بایگانی قسمت مربوطه در نظر گرفته می شود . یک نسخه هم نامه اصلی است .
اندیکاتور ( نامه نا )
به دفتری گفته می شود که برای ثبت تمام نامه های وارده و صادره به کار گرفته میشود و بطور معمول در دبیرخانه نگهداری می شود .