یا اَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا
ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید.
ای کسانی که با “نفس” تان ایمان آورده اید، اکنون وقت آن است که با “قلب” تان ایمان آورید.
یا اَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا
ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید.
ای کسانی که با “نفس” تان ایمان آورده اید، اکنون وقت آن است که با “قلب” تان ایمان آورید.
خوشی، زیر ناخوشی پنهان است. ناخوشی در خوشی مستتر است. همچنانکه جواب، در خودِ سؤال نهفته است.
برخی تصور کرده اند که آیه “اِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الفَرِحِینَ” به مفهوم آن است که خداوند مطلقاً انسانهای شاد و خوشحال را دوست ندارد.
قرآن، به انواع شنیدن اشاره کرده است. یکی از این انواع شنیدن ها، شنیدن به وسیله ی گوش است که اکثراً فقط همین نوع شنیدن را می شناسند حال آنکه این از ضعیفترین و محدودترین انواع شنیدن است. گاه شنیدن توسط قلب است. قلب است که ارتعاشات را دریافت می کند. قلب نیز دارای قوای مُدرِکه، و برخوردار از قابلیت شنوایی خاص خویش است.
قرآن می فرماید؛”و یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغلالَ الَّتِی کانَت عَلَیهِم” (و بارهای گران آنها و زنجیرهایی که بر ایشان بود را بر می کَنَد!)
این همان رهایی از زنجیرهاست.
“و تَراهُم یَنظُرُون اِلَیک و هُم لا یُبصِرُونَ”( می بینی که آنها به تو می نگرند در حالیکه نمی بینند!)
تو هر چیز را آنطور می بینی، که فکر می کنی. و این یعنی؛ در واقع تو فکر خود را نگاه می کنی، نه آن چیز یا واقعه را.
” وَ لا تَرکَنُوا اِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النّارُ وَ ما لَکُم مِن دُونِ اللهِ مِن اَولِیاءَ ثُمَّ لا تُنصَرُونَ” (به ظالمان تکیه نکنید که آتش بسوزاندتان. شما را جز خدا هیچ دوستی نیست و کس یاریتان نکند!)
میل به ظالم، تکیه به او، تماس با آتش است.
آنها که به بهشت خویش رسیده اند، آغاز دعایشان “سبحان”، پایان آن “حمد” و میانش “سلام” است و این است “تحیَّت” و برخورداری از حیات!
یک سالک دعا کردن را از آنان می آموزد.
قرآن می فرماید؛ “الصُّلحُ خَیرٌ” (صلح، بهترین است). و این کلمه عظیمه با مشتقاتش صدها بار در قرآن آمده است. [صالح، مصلح، صالحه، صالحات، صالحون، یصلح، یصلحون، … ]
آنکه خواهان زندگی است، خواهان “صلح” است.