نکات قرآنی،استاد مسعود ریاعی،نکات قرآنی شماره 21- زندان درون
قرآن می فرماید؛”و یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغلالَ الَّتِی کانَت عَلَیهِم” (و بارهای گران آنها و زنجیرهایی که بر ایشان بود را بر می کَنَد!)
این همان رهایی از زنجیرهاست. زنجیرهایی که مرغ جان و روحمان را به بند کشیده و ما را محکم به این دنیا بسته اند. زندگیِ غیر سالکانه پر از غل و زنجیر است. زنجیر خواسته ها و آرزوها، زنجیر ترس ها و تعلقات، که بی رحمانه ما را چون اسیری هر روزه به این سو و آنسو می کشانند.
زنجیرهایی که به قول قرآن سینه هایمان را قفل کرده اند. سینه ای که از اول قرار بود برخوردار از وسعتی لایتناهی باشد.”و نَزَعنا ما فِی صُدُورِهِم مِن غِلٍّ”. (و سینه هاشان را از بند تعلق رها کردیم!). ای دوست، به محض آنکه زنجیرها پاره شوند، دگر اسیر و نگران روزمره نخواهی بود. زنده هستی، اما نه مثل قبل. تو از نور تسلیم و توکل تغذیه می شوی. از سینه ی رهایی می نوشی. زیرا زنجیرهای خودبینی و منیّت از هم گسسته شده اند.
و تو رسته ای. “و اُولئکَ هُمُ المُفلِحُونَ” (و اینانند رستگاران!). این هدف نهایی قرآن است “و نَزَعنا ما فِی صُدُورِهِم مِن غِلٍّ تَجرِی مِن تَحتِهُمُ الاَنهارُ”. (و هر بند تعلقی را از سینه هاشان بر کندیم و اکنون نهرها از زیر پایشان جاری است!) اینان رهایی یافتگان از زنجیرهای وابستگی ها و دلبستگی هایند که به چشمه خویش رسیده اند. و اکنون برخوردار از نهرهای اسماء الهی اند. و عَلَی الاَسَف در این روزگاران جز اندک سالکان فرهیخته کسی خواهان راستین این رهایی مقدس نیست. “و قَلِیلٌ مِنَ الآخِرِینَ”! ای دوست، برای اینکه از دنیا باشی، باید به زنجیر باشی! و اگر در زنجیر نباشی، باز در دنیا هستی اما از آنِ دنیا نیستی !
برگرفته شده از آثار استاد مسعود ریاعی