به همین زودی 38 سال از تولدم در این کره خاکی گذشت

به همین زودی 38 سال از زمانی که به روی این کره خاکی پا نهادم گذشت . امروز 38 امین سالگرد عمرم را به اتمام رسانده و وارد 39 امین سال زندگی ام شدم . 

چقدر زود دیر می شود . 

چقدر آرزوها دارم ، چقدر کار انجام نشده و اهدافی که باید به آنها برسم دارم . چه بغض سنگینی گلویم را می فشارد 

هر چقدر بزرگتر می شوم ، دنیا چقدر کوچکتر می شود برایم .
دوستان چقدر بی وفایند ، از دنیا هم بی وفا تر .

آرام آرام ، نزدیک به چهل سالگی می شوم .

 مدتهاست که نه از لحظه سال تحویل شاد می شوم و نه از زادروز تولدم . تازگی ها از این دو رویداد می ترسم.

 

اگر کمی دلخوش بود می گفتم:
عزیز دلم
سی و نهمین سال زندگی ات را شاد بزی و از نعمت های الهی لذت ببر . 
برایت آرزوی سلامتی و شادکامی آرزومندم .

تو بمان ! من رفتم رفیق

کجایم ؟

 

 

صحرایی غم آلود اطرافم را گرفته .

 

 

در دلی در خصوص طرح آمارگیری از کارگاه صنعتی کشور

پرسش نامه طرح آمارگیری از کارگاه صنعتی کشور که همه ساله از طرف معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری ریاست جمهوری بین واحد های صنعتی توزیع می شود و بر روی جلد آن تکالیف هر ایرانی مورد اشاره در ماده 7 قانون مرکز ایران را یاد آور شده است ، معمولا بایستی مبنای برنامه ریزی و تصمیم گیری بخشهای مختلف اقتصادی کشور قرار گیرد . 

بر همین اساس نیز من همواره سعی کرده ام در اولین فرصت و با دقت بسیار اطلاعات درخواستی در دفترچه را تکمیل نموده و تحویل نمایم . اما چند نکته راجع به این طرح آمار گیری :

داستان صدور بیمه نامه پارسیان من

چون موفق به پاسخ از بیمه پارسیان نشدم ، برای یادآوری عدم انجام اشتباهات گذشته ام ، در وبلاگم نوشتم . بد نیست شما هم مطالعه کنید

مدیریت محترم عامل بیمه پارسیان

با سلام

احتراماً با توجه به اینکه احتمالا جنابعالی وقت خواندن مطالب بنده را نداشته باشید ، خواهشمندم کمی حوصله به خرج داده و تا پایان مطلب را مطالعه فرمایید .

آقای دکتر ، خانم دکتر

آقای دکتر ، خانم دکتر

اکنون که خداوند به شما لطف فرموده و نعمت تحصیل در رشته پزشکی را به شما عطا فرموده و شما توانسته اید با تلاش و پشتکار شبانه روزی خویش درجات علمی را پیموده و وسیله‌ای باشید برای ساری شدن شفاء الهی برای بندگانش ، شاید لازم باشد هر از چندگاهی سوگندی که خورده‌اید و نعمتی که به شما عطا شده به شما یادآوری شود .

فریب تبلیغات را نخوریم ( 2 )، فریب تبلیغات شهر فرش را نخورید

فریب تبلیغات را نخوریم ( 2 ) :

فریب تبلیغات شهر فرش را نخورید.

با تبلیغات گسترده شهر فرش ، گول خوردم و برای خرید فرش به آنجا مراجعه کردم . نتیجه این شد که اینک یا باید خانه را اندازه فرش کنیم ، یا باید فرش ها را به دور اندازیم. وقتی از یک سمت فرش ها را با هم میزان می کنم ، از سمت دیگر نامیزان می شود :

طرف دیگر فرش :

اره کند

اره کُند و این همه درخت ؟

             آره ، آخه وقت تیز کردن اره رو ندارم !