نکات قرآنی،استاد مسعود ریاعی،نکات قرآنی شماره 12 - دیدن سالکانه
در قصه ی سلیمان(ع) و “ملکه سبأ” که در سوره “نمل” آمده است، نکته ای قابل تعمق وجود دارد. و آن اهمیت برخورداری از “دیدن” است. یک نگاه واقعی و درست داشتن است. اگر سلیمان را رمز “روح” بگیری و ملکه را “نفس”، این نفس زمانی می تواند با روح به وحدت رسد که به مرحله ای از رشد و “شناخت” نائل شده باشد. برای همین سلیمان، دو امتحان برای ملکه برپا می کند تا از میزان معرفتش آگاه شود. یکی آنکه تختش را دگرگون می کند تا ببیند تختش را باز می شناسد یا نه! دیگر آنکه او را به بارگاهی می کشاند که کف آن از ماده ای کاملا براق و صیقلی است!
در امتحان اول با تردید جواب درست را می دهد اما در امتحان دوم یکضرب مردود می شود. زیرا تصور می کند بر سطح بارگاه، لایه ای از آب است! اما این مردود شدن، به نفع او تمام می شود زیرا “نفس” به نگاه و برداشت اشتباه خود پی می بَرَد. و این رسیدن به عجز است که باعث “تسلیم” او می شود و می گوید؛ “اَسلَمتُ مَعَ سُلَیمانَ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ”(همراه با سلیمان، تسلیم پروردگار جهانیان شدم). و این درس بزرگی برای همه ی ماست. زیرا ما نیز پر از نگاه ها و برداشت های توهّمی هستیم. نگاه ها و برداشت های نفسانی ما، از این جهان، یکسره غیر واقعی و اشتباه است. شرطی شده اند. ما خیال می کنیم که درست می بینیم. ما هنوز دیدن را نیاموخته ایم. و تا وقتی برای این نگاه ها و برداشت هایمان، اصالت قائل باشیم هرگز نمی توانیم همراه خوبی برای”روح” باشیم و از آگاهی هایش بهره مند شویم. دریاب نکته را! یک سالک آن به آن از برداشتها و قضاوت های ذهنی و نفسانی اش دست می شوید، زیرا چنین کسی همراهی با روح الهی را طالب است. قصه ی همراهی موسی(ع) با خضر(ع) نیز چنین درسی در مغز آن نهفته است. بدان تنها با “تسلیم” است که نگاهت درست و واقعی می شود. نگاهی که خالی از انگیزه ها و برداشتهای نفسانی است.
برگرفته شده از آثار استاد مسعود ریاعی