نکات قرآنی،استاد مسعود ریاعی،نکات قرآنی شماره 7 - آنکه واسط بین زمین وآسمان است،انسان است
قرآن در چندین جا به سه قلمرو از وجود اشاره دارد. الف)”آسمان” ب)”زمین” ج)”ما بَینَهُما”، [یعنی آنچه که بین آنهاست].
“انسانٌ بِما هُوَ انسانٌ”، همان چیزی است که بین آنهاست. پایش بر زمین و سرش بر آسمان است. چنین کسی در واقع رابط بین آسمان و زمین است. اگر آسمان اشاره به عالَم معقول و زمین به عالَم محسوس است، “انسان”، حلقه ی واسط بین این دو است. این دو، در وجود انسان است که به هم میرسند، که ازدواج می کنند، که به وحدت می رسند. یکی چون روح، از فرازش نزول می یابد، و دیگری چون چشمه ای از زیر پایش به فراز می رود، و آنگاه در “قلب”اش که در وسط است، تلاقی می کنند. “قلب”، مرکز اتصال این دو نیروی هستی ساز است. یک رابط حیاتی است. مترجمی بزرگ است که کلام آسمان را برای زمین، و درخواست های زمین را به آسمان انتقال می دهد. بدون این “انسان”، عالَم مجرّد با عالَم مرکّب، ارتباطی حیاتی و آگاهانه نخواهند داشت. چه سنخیتی میانشان وجود ندارد. برای آنکه روح، مادیّت را حیات و جنبندگی بخشد، به چنین “نفسِ واسطی” نیازمند است. این حلقه ی واسط، این “مَا بَینَهُما”، وجودش لازم و ضروری است، که متاسفانه کمتر کسی به آن توجه کرده است. در باره ی زمین و آسمان قلمفرسایی های زیادی صورت پذیرفته، اما در باره ی “ما بَینَهما”، قلیلی به عمق رفته اند. این “ما بَینَهمُا”، اصل هستی و غایت و میوه ی آن است. چنین “انسان کامل”ی همه چیز است، هم صراط است و هم میزان. بهشت، وجود متصل به لایتناهی اوست. زیرا او خود عالمَ کبیر است و اصل هر چیزی در وجود او، و از وجود اوست که حیات دارد. چه او، مظهر جمیع “اسماء” است. کاش بجای حماقت و دنیازدگی، بسوی “کامل” رویم.
برگرفته شده از آثار استاد مسعود ریاعی