" و َ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم "
مثل کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز خودیتشان را به فراموشی سپرد .
عجب آیه ی زیبا و پر مغزی است! همه چیز را
" و َ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم "
مثل کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز خودیتشان را به فراموشی سپرد .
عجب آیه ی زیبا و پر مغزی است! همه چیز را
" اِذا جاءَکَ المُنافِقُونَ ... "
وقتی اهل نفاق به سراغت آیند ...
بخشی از نفسِ انسان هست که منافق است. با نفاق خو گرفته و برخوردار از نیروهای خویش است. زبانش نرم و ظاهر الصلاح است اما ایمانش کذب است. این نیروها سراغ انسان می آیند تا تسخیرش کنند. گاه در سرت حرف می زنند و گاه احساست را در اختیار می گیرند. همه درجه ای از این نفاق را دارند.
" قالَتا اَتَینا طائِعَینَ "
گفتند: مطیعانه آمدیم
این جمله ی آسمان و زمین، در جواب به خواست خداوند است آنگاه که آنها را فرا می خواند. پس معلوم است که زنده اند، زیرا آنکه پاسخ می دهد، زنده است. چه این فرایند زنده است که می تواند زنده پروری کند.
میدانی چرا آسمان
" و َ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِیرَ "
و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورد.
یک سالکِ فهیم که مشاهده را آموخته و آیات را نوش کرده، میداند که “مسخ” واقعیت دارد. آن خرافه نیست، تشبیه و استعاره هم نیست، امری واقعی است.
" وَ نَفَختُ فِیهِ مِن رُوحِی "
روح خدا، همه جا هست، اما بر هر کس و هر چیز دمیده نشده است، و نکته همین است. از میان این
“ اِنّا فَتَحناکَ فَتحَاً مُبِینَاً”
ما برایت فتحی روشنگر گشودیم
عَلَی الاَسَف بسیاری از این آیه شریفه، تنها فتح دنیوی و کشور گشایی و سلطه بر این و آن را می فهمند. بقول قرآن؛ “ذلِکَ مَبلَغُهُم مِنَ العِلمِ” (فهم شان همین قدر است)! آیا مغز آیه به چنین چیزهایی اشاره دارد؟! آیا برای روح بزرگ پیامبر(ص)، چنین
“ اِنَّ الفَضلَ بِیَدِ اللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشاءَ”
برتری دادن، به دست خداست و آن را به هر که بخواهد عطا می کند.
هیچکس دست خدا را نخوانده است زیرا علم او، فراتر از فکر و اندیشه های بشری است. گاه کارها می کند که حتی حکمای الهی به حیرت فرو می روند.
اَوَلا یَرُونَ اَنَّهُم یُفتَنُونَ فِی کُلِّ عامِ ِ مَّرَّةً اَو مَرَّتَینِ
آیا آنها نمی بینند که در هر سال یکبار یا دوبار آزمایش می شوند؟
امتحانات الهی برای سالکان یک نعمت بزرگ و سکوی پرتاب به دگر سوی اند. کل زندگی خود یک آزمایش است اما خداوند در این آیه به یک یا دوبار آن در هر سال اشاره می کند. معلوم است که امتحانات دیگر خُرده امتحان اند و در واقع جهت آماده شدن برای گذر از این یکی دو امتحان اصلی وضع شده اند. هر سال در مفهوم الهی اش، اشاره به یک دوره ی کامل است برای
همه مخلوقات خدا هستند، اما همه بندگان خدا نیستند. این دو با هم فرق دارند. لفظ “عباد الله” که در هفت جای قرآن آمده است، اشاره به افراد خاصی است. هر کسی را شامل نمی شود، چه هر کسی بنده ی خدا نیست.
رَبِّ اِنِّی لِما اَنزَلتَ اِلیَّ مِن خَیرِ فَقِیرٌ
پروردگارا، هر خیری که بر من نازل کنی به آن محتاجم !
این دعای موسی(ع) در قرآن، یک شاهکار تمام است. اوج هوشمندی سالک را می رساند. و به تنهایی